PIRI
پيرى گفت از پيران طريقت كه : زهرهاى رهروان و اصحاب طاعات آب گشت از بيم از آيت، كه : « وقدمنا الى ما عملوا من عملٍ فجعلناهُ هباءً منثورا ». و مرا از همهٴ قرآن با اين آيت خوش افتادى هست، گفتند : اين چه معنى دارد؟ گفت : تا از اين اعمال ناپسنديده و طاعات ناشايسته بازرهيم، و يكبارگى دل در فضل و رحمت او بنديم. 25 2
پیری را گفتند که قلب سلیم کدام است؟ گفت : سلیم در لغت عرب لدیغ باشد، مار گزیده و در خود بی قرار گشته، و بی آرام بوده، 126 7
پیری را پرسیدند که آن نور را چه نشان است؟ گفت نشانش آنست که بنده بآن نور حق را جلّ جلاله نا دریافته بشناسد، نادیده دوست دارد، از کار و یاد خود با کار و یاد او پردازد، آرام و قرارش در کوی او بود، راز و نازش همه با دوستان او بود، بروز در کار دین. بشب در خمار بشریّت یقین بود، بروز با خلق بخُلق، بشب با حق بر قدم صدق بود. 455 7
پیری را می‌آید از عزیزان طریقت که این آیت خواندی و گفتی : « خلق الانسان من طین » ولکن « یحبـّهم و یحبـّونه ». « خلق الانسان من طین » ولکن « رضی الله عنهم و رضوا عنه ». « خلق الانسان من طین » ولکن « اذ کرونی اذکرکم ». 526 7