|
|
بو عثمان حيری قدّس الله روحه وقتی در محبّت سخن ميگفت، جوانی بر خاست گفت : کيف السّبيل الی محبّته چکنم تا بدوستی اورسم؟ بو عثمان گفت : تترک مخالفته، ـ بترک مخالفت اوبگوی تا بدوستی او رسی. جوان گفت : کيف ادّعی محبّته ولم اترک مخالفته؟ از من کی دعوی دوستی درست آيد و قدم از راه مخالفت باز نکشيدهام! آنگه بر خاست نعرهيی همی کشيد و همی گريست. بو عثمان گفت : صادقٌ فی حبّه مقصّرٌ فی حقّه ـ بظاهر از جملهٴ مقصّران است، بباطن در زمرهٴ دوستان است.
|
279
|
8
|